پاسخ خود ازمایی ادبیات 3 انسانی
هم اندیشی زبان و ادبیات پارسی
هم اندیشی ادبیات فارسی(رضا رشیدی)
نگارش در تاريخ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, توسط رضا رشیدی

پاسخ خود آزمایی ادبیات 3 انسانی

خودآزمایی درس اول( ستایش خدا و نعت پیامبرص)ص5

1-بیت سوم« یتیمی که ناکرده قران درست                                کتب خانه ی چند ملت بشست »

2- معراج

3ـ خانه ای که دارای حرمت و جنگ کردن در آن حرام است وهر کس در آن پناه می گرفت از حمله ی دیگران در امان بود.

4ـ بزرگ داشت ، پاس داشت و گرامی داشت.

 5ـ  گل زرد  یاگل نرگس.

6ـ عطارد دبیر فلک و مظهر نویسندگی است .

 7- فرشتگان.

 8 – بیت6 درس ستایش خدا←  «نماند هیچ کس او ماند و بس»

خودآزمایی درس دوم( رستم و اسفندیار 1)ص13

  الف)چهار چهره در میان اسطوره ها داریم که رویین تن هستند. آن ها عبارتند از:  الف)آشیل:قهرمان داستان ایلیادازهومر(یونانی)که به جزپاشنه ی پایش هیچ جای بدنش آسیب پذیرنبودوپاشنه ی پایش  در جنگ تروا هدف تیر پاریس قرار گرفت واز بین  رفت.          

    ب)زیگفرید:قهرمان سرود نیبلوبگن (nibelungen)است که به جز شانه ها یش هیچ جای بدنش آسیب پذیر نبودوپهلوانی به نام هاگن با زوبین به میان دو شانه اش می زدواو را می کشت.                            پ)بالدر.حماسه شمال اروپاست.

     ت)اسفندیار که چشمش آسیب پذیر بود.

وجوه اشتراک : الف)هر چهار تاجوان و زیبا بودند    ب)عمر کوتاه داشتند     پ)از صفات انسانی ومعنوی بر خوردار بودندورویین تن بودن آن ها فره ی ایزدی است.    ت)همه جنگ جو بودند  ح)مرگ همه آن هابه وسیله گیاهی خاص است    ج)همه آن ها از یک نقطه آسیب پذیر بودند.

2-چون موقعیت اسفندیار را درک می کند  و می داند که او از لحاظ خدمت و معنویت در چه جایگاهی قرار دارد از طرف دیگرمرگ او چه مشکلاتی برای رستم و خانواده اش پیش می آورد چون این مطلب را سیمرغ پیش بینی کرده بود که کشتن اسفندیار باعث نابودی  رستم و خانواده اش و ایران می گردد.

 3-خیر ، چون گشتاسب پدر اسفندیار دنبال بهانه جویی بودو می خواست کاری بکند که هم رستم وهم اسفندیار را از سر راه حکو مت خود بردارد به این دلیل که هردورامانع بر سر راه خود می دانست.از طرف دیگر گشتاسب به راحتی می توانست رستم را به بارگاه خود دعوت کند وبه طرق مختلف او را از پای در آورد.

4- خیر به چند دلیل: حرمت و سربلندی چندین ساله ی او از بین می رفت /. چون رستم نماینده ی سرفرازی و آزادگی ملت ایران است. اسارت او یعنی اسارت قوم ایرانی /پهلوان واقعی نباید تن به اسارت و زور دهد .داستان یک داستان حماسی ویک تراژدی، است.اگر رستم چنین کاری انجام می داد با اصل حماسه سازگاری نداشت در حالی که در حماسه وتراژدی باید یک فاجعه رخ دهد .

 5-چون اسفندیار نمک گیر رستم می شود و در آیین پهلوانی بعد از نمک گیر شدن جنگ و دشمنی زشت است و اسفندیار ناچار می شد دست از جنگ بر دارد ازطرف دیگراگر او مهمانی را می پذیرفت حماسه به طنز بدل می گردید .

 6-در آغاز داستان .6 بیت اول است .یعنی در زندگی خوشی وناخوشی با هم و یک چیز طبیعی است و ناله بلبل به خاطر مرگ اسفندیار است.

خود آزمایی درس سوم (رستم و اسفندیار2) ص 18

 1-چون هر پیشنهادی که به اسفندیار می دهد او قبول نمی کند وهمه ی تدبیرهای او برای صلح نقش بر آب می شود.ودر انتخاب جنگ و اسارت.جنگ را ترجیح می دهد . در اصل هیچ چاره ای جز جنگ ندارد.

 2-پیروبا تجربه، چاره اندیش، محتاط، آینده نگر،  مرموز، راهنما و مشاور، زیرک از عاقبت بر افتادن خاندانش ترسان بود.او.بیش تر به اصل و گوهرونژادخودمی اندیشد.سعی می کند آتش جنگ خاموش شود ولی چون اسفندیار نمی پذیردبه سیمرغ متوسل می شود.

 3-جوهرپهلوانی او آزادگی وسرفرازی ملت ایران ومقام گذشته وارزش 600 ساله او از دست می رود وننگ وعار برای رستم تا ابد باقی  

    می ماند ورستم دچارمرگ روحی می شود واین مرگ روحی اورا از پای در می آوردوهمه ی بزرگی هاوعظمت های زابل ازبین می رود.

4-بپیچم:اصرارمی کنم، تلاش می کنم، پافشاری می کنم .

   بپیچاند:منصرف شود، دوری کند، پرهیزکند

 5- الف)جنگ قطعی می شود . ب)اصرار و تلاش برای انتقام جویی بیش تر می گردد و راه صلح بسته می شود .(دو پسر اسفندیار :مهر نوش و نوش آذراست . مهرنوش به دست فرامرز پسر رستم کشته می شود .)

 6-بهمن کودکی است که پیام آورو رابط بین رستم و اسفندیار است در بر خورد با زال بسیار گستاخ و بی حیا است و در برخورد با رستم می خواهد با پرتاب سنگ او را از پای در آورد سر انجام پس از کشته شدن اسفندیار بهمن در دست رستم بزرگ می شود چون وقتی اسفندیار در حال مرگ بود فرزندش، بهمن، را به دست رستم مـــی  سپارد تا او را تربیت کند. او در دست رستم تربیت می شود و ازجاماسب خوابگزار گشتاسب عالم تر می گردد و سر انجام او زال را می کشد و انتقام پدر و دو برادر خود را از رستم و خاندان او می گیرد و خاندان رستم را نابود می کند .

 7-الف)اسفندیار در خان پنجم، جفت سیمرغ را می کشد و سیمرغ برای نابودی اسفندیار به کمک زال می شتابد .ب)زال پدر رستم، دست پرورده ی سیمرغ است به همین دلیل به او کمک می کند .

ج)سیمرغ درآیین میترایسم (خورشید پرستی )مظهر نیروی ماوراءطبیعت و مقدس و محترم است و در مشکلات به کمک رستم می آید رستم هم دارای آیین میترایسم است .سیمرغ در آیین زردشتی منفور است.  

 8 .  الف) به بالا ز رستم همی رفت خون                              بشد سست و لرزان کُه  بیستون     

             ب)کمان بر گرفتند و تیر خدنگ                               ببردند از روی خورشید رنگ

خود آزمایی درس چهارم ( طومار شیخ شرزین)،ص29

1-نگارش کتاب شروح الظفر(چون او کاتب بود)

 2-چون کتاب شروح الظفر سراسرش دروغ و توهین به نژاد و رگ ریشه و تبار او بوده است.

3-تو را به خاطر نویسندگی نگه داشته اند نه به خاطر فکر و اندیشه ات.یعنی تو کاتب هستی و نباید به مضمون نوشته ها کاری داشته باشی.

4-آن چهار استاد درباری و مزدور که به بررسی کتاب دارنامه مشغول بودند.

 5-چون جانش در خطر بود و او را تهدید به مرگ کرده بودندبه همین دلیل کتاب را به ابو علی سینا منسوب کرد تا از خطر مرگ رهایی یابد.

 6 -نویسندگان بی سواد و نادان و مزدور که اندیشه و کارهای قلمی خود را به بهای نا چیز می فروشند.

 7-نویسنده ی کم مایه ی بی تجربه.

 8-چون آداب شرفیابی به حضور پادشاه را یاد بگیرد و در حقیقت به لحن طنز می گویدونویسنده ی بارنامه را زیر سوال می بردچون بارنامه شامل مطالبی بودکه آداب تملق و چاپلوسی رامی آموخت.

 9- الف)بر خورد حاکمان مستبد و نادان با صاحبان فکر و اندیشه و تلاش برای در اختیار گرفتن قلم و فکر عالمان و به نفع خود استفاده کردن .ب)در باریان علمشان را فدای خواست شاهان می کردندوخلاف آن منجر به نابودی آن ها می شد . حاکمان خود کامه اگر افراد با دین و آزاده و دانشمند تسلیم آن ها نمی شدند آن ها را تبعید و زندان و شکنجه می کردند .               10 –ریشخند واستهزاء.

11-هر دو یک مضمون دارند .ارزش قلم و نویسندگی را بیان می کند این که قلم، نماینده ی اندیشه ی علماست  و تقدس سخنان علما را مطرح می کند .که گاهی برتر از خون شهداست و قلم نویسنده  بسیار والاو ارزشمند است . و آن ها می توانند هدایتگر جامعه باشند و حتی قلم آن ها به سان شمشیروسلاح شهید است که این هر دو در برابر مردم مسئول هستند.

خودآزمایی درس پنجم ( بازرگان و طرار)،ص36

 1- کشف و شناسایی دزد، تفحص در کار دزدان و تعقیب آن ها و به دست آوردن اموال از چنگ دزدان .

 2- خون سردی و آرامش و چاره اندیشی .

 3-زاویه ی دید :سوم شخص /قهرمان:بازرگان / لحن :جدی و رسمی / درون مایه :دربروز حوادث با تدبیر عمل کردن .

4-       عکس العمل بازرگان در برابر سرقت ،غیر قابل حدس بود زیرا با خونسردی و آرامش برخورد کرد.

5-       تکلیف کلا سی است.

6-       سمک عیار، هزارو یک شب ،داراب نامه ، رستم نامه ، حسین کرد شبستری و میر ارسلان .

خود آزمایی درس هفتم :( تاریخ بیهقی )،ص52

 1- الف )در آثار هر دو، همه ی شخصیّت ها چه مثبت و چه منفی یعنی چه دوست و چه دشمن همه از اعضای یک خانواده تلقی می شوند .

ب : هردوسعی می کنند خواننده را برانگیزندتا از زندگی  شخصیت های داستان عبرت بگیرند و تقدیر و سرنوشت را در همه این ها قطعی بدانند .

ج :هردودر پایان حادثه غم انگیز هر یک از قهرمانان  به اظهار نظر حکیمانه می پردازند.

د:لحن هردویکسان است.

 2-الف:بیهقی تمام جزئیات امور، جنگ ها ، سفرها ، تمام توطئه ها ، جاسوس گماری ها و زد و بندهای  دوره ی حکومت سلطان مسعود را بیان کرده است از کتاب خویش گنجینه ی حوادث وطبایعی می سازد که بین کتاب های منثور فارسی بی نظیر ، مثل داستان های بالزاک .

ب : از طرف دیگر شخصیت ها در هر دو آثار زنده و پویا، واقعی و جدی هستند و حالت سر زندگی دارند و هم در جهت کسب پول و مقام در تلاش هستند و چند صباحی کر و فری می کنند و سپس  می میرند.

 3- منشأ انسانیت انسان به دل اوست .یا انسانیت به دل آدمی است مثل :

        « تن آدمی شریف است به جان آدمیت             نه همین لباس زیباست نشان آدمیت .»

  4- انتخاب آزاد مردان و آدم های خوب و تربیت و پرورش آن ها و رساندن آن ها به مقام بالا / انجام دادن کار های نیک و توجه به دیگران یعنی مردم نوازی و نوع دوستی / انجام کارهای خیر برای دنیا و آخرت .

 5- نقد محتوی و موضوع .

خود آزمایی درس هشتم ( مقدمه ای بر رستم و اسفندیار)ص60

 1-همه، حقیقت و تبلور آرزوهاوآرمان های بشری است.  

 2- الف)آیه ی 78سوره ی نساء  « اگرهزاردررابه روی مرگ ببندی درست از روزنی که نمی پنداری به درون آمده است.

      ب) آیه ی32سوره ی مائده         «  آن که انسانی رامی کشد،انسانیت رامی کشد. »

 3-رستم ازیک طرف اسفندیارراکه شاهزاده ونظرکرده ی زردشت است دوست می دارد ونمی خواهد اورا بکشد وازطرف دیگر هم نمی‌تواند تن به اسارت دهد چون جهان پهلوان است و هیچ گاه تن به خواری واسارت نداده است از طرف دیگر اسفندیار مرد مقدس والهی است دلش نمی آید جهان پهلوان ایران زمین، رستم، را بکشد اما دچار وسوسه ی قدرت است ونمی تواند ازسلطنت وتاج وتخت بگذرد به هرحال هردو به نوعی دچار درگیری وکشاکش درونی هستند.

 4- وقتی ارجاسب ،پادشاه ترکان، به ایران حمله می کند گشتاسب پایتخت ایران را رها کرده، فرار   می کندو به مدت 2 سال در زابلستان مهمان رستم می شود لهراسب پدر گشتاسب درجنگ کشته می شود و فرزندان او ودو دختر او به اسارت برده می شوند. زمانی که اسفندیار به دستور گشتاسب در گنبددژ اسیر وگرفتار می شود گشتاسب به رستم پناه برده است . این نمک نشناس ، سرانجام اسفندیار را برای اسارت واز بین بردن رستم به جنگ بااو می فرستد .

5-کار بیهوده وبی  فایده کردن                                                    

خودآزمایی درس نهم (داستان در آتش افکندن ابراهیم ع)ص66

1-الف)کهنگی مثل : مر اورا گرفت .                                          ب) کوتاهی جمله:آگاه برفتند./ هیزم بیاورند./ بروید./هیزم آورید. 

   پ) تکرارفعل.د)سادگی وروانی.                                           ث)فاقدآرایه های ادبی است.

  ج)پیام به سادگی منتقل می شود.                                         ح)حروف به جای هم به کارمیروند.  مثل :  به اخبار/  (دراخبار.)

 2-الف)آوردن (ی)درآخربعضی افعال به جای(می)ماضی استمراری  مثل :  ندیمان گفتند:که اگرکوهی بودی نیست شده بودی.

     ب)آوردن « ب » دراول فعل ماضی مثل :  برفتند/ بیاوردند/ بساختندو…

     پ)آوردن« مر» و« را» مثل مراوراگفت/ نمرودمرنریمان راگفت.

     ت)به کاربردن واژه های کهنه مثل :  منجنیق/ گردیدن.

      د)تقدم فعل برمفعول  مثل : هیزم آرید سوختن ابراهیم را/ بود که نصرت کندتورا.

3-آبرو واعتباروموقعیت درباری وحکومتی ما ازبین می رود.

4- فرمود          ←            قدیم:دستورداد.                     ←             امروز:گفت.

    ملک              ←             قدیم:خداوند     ←                               امروز:پادشاه.

    ایمن                          قدیم:به اطمینان برسیم. ←                  امروز:آسوده شویم.

    پاره کردن           قدیم:شکستن                          . ←             امروز:تکه وپاره کردن.

5-الف)کیکاووس:چون به علت تهمتی که سودابه به سیاوش زده بود برای آزمایش ، سیاوش را از آتش عبوردادونمرودهم حضرت ابراهیم رادرآتش انداخت. ب)نمروددستوردادکاخی بسازندتاازآن بالارود و بالاتر از خدا باشدو به خدای ابراهیم تیراندازی می کندتا او را بکشد.کیکاووس سوار بر تختی با چهارعقاب به آسمان پروازکرد. / جمشیدهم ادعای خدایی می کند.

6-خدایا این آتش سوزان عشق راکه مرا بی تاب وقرارکرده است مثل آتش نمرود بر خلیل برای من سرد و خاموش بساز.   آرایه ی تلمیح         اشاره داردبه داستان حضرت ابراهیم (ع) و انداختن او در آتش به فرمان نمرودپادشاه ستمگر زمان و سرد شدن آتش بر او .

خودآزمایی درس دهم (بردار کردن حسنک)ص76

 1ـ الف)من در موردخواجه(شما)هیچ قصد و گمان بدی نکردم و به خویشاوندان و اطرافیان خواجه احترام گذاشتم.

    ب)من از نعمت های جهان بر خوردار بودم و مدتی در(پست های مختلف)کارهای مهمی انجام دادم. 

    پ).(بامرگ)همه ی ابزارهای جنگ و دشمنی به خاطر مال بی ارزش دنیا کنار گذاشتند.

    ت).(بوسهل)در آن دنیا گرفتار پاسخ دادن به کارهایی است که در دنیا انجام داده است.یا درآن دنیاگرفتار عمل خودش است.

2ـ الف) توصیف حسنک .            ب) توصیف بردار کردن حسنک.              پ )توصیف بوسهل زوزنی.               ت).توصیف مادرحسنک.

3- الف )بیان جزئیات، یکی ازهنرمندی های بیهقی است.                           ب )نوآوری در کلمات مثل خلق گونه، ترگونه، بزرگا مردا. 

     پ )استفاده از شعر، حدیث ، آیه و  ضرب المثل ها .

4-عبرت آموزی : ( این است حسنک و روزگارش و این افسانه ای است باعبرت بسیار ).

   تقدیرگرایی : ( نعوذوبالله من قضاءالسوء.،جهان خوردم وکارهاراندم ،اگرامروزاجل رسیده است کس بازنتواندداشت که بردار کشند یا‌جز دار) .

5- الف)صحنه ای که مادر حسنک به کنار جنازه ی او می آید : ( مادر حسنک زنی سخت جگرآوربودچنان شنودم  که دو سه ماه این حدیث از او پنهان داشتند چون بشنید جزعی نکرد- چنان که زنان کنندبلکه بگریست به درد ،چنان که حاضران از درد وی خون گریستند).   

    ب)تجسم بدار کشیدن حسنک.                               پ)توصیف بوسهل : ( این بوسهل مردی امامزاده و محتشم بود……. ) .

6-به عده ای پست و فرومایه پول دادندتا حسنک را سنگسار کنند.

خود آزمایی یازدهم : ( داستان شیر و گاو ) ص 85

1 ـ  نظر تو در مورد پادشاه‌که در جای‌خود ایستاده است و حرکت  و شادی از خود نشان نمی دهد یا شادی و  نشاط را رها کرده است ، چیست ؟

  ·   گاو پشتیبان و تکیه گاه ( یاور ) سپاه من بود و برای دشمنان زیان و ضرر و برای دوستان مایه ی زیبایی و رونق بود .

  ·   هر کس اندیشه ی سست و ناتوان و عقل سبک و ضعیف داشته باشد ( یعنی عقلش خوب کار نکند ) از مقام بلند به رتبه ی بی‌ارزش و پایین سقوط می کند و به مرتبه ی گمنامی و پستی می رسد .

        ·           قناعت نشانه ی پست همّتی و پایین بودن درجه ی مردانگی است .

2ـ کاربرد مترادفات زیاد ، کاربرد فراوان آرایه های ادبی ، استفاده از تمثیل ، استشهاد به حدیث و آیه و شعر فارسی و عربی ، استفاده از لغات فراوان عربی ، حذف شناسه ی افعال به قرینه .

3ـ الف ) در اداره ی حکومت باید آینده نگر و چاره اندیش بود در حالی که شاه چنین نبود .

    ب ) افراد مستبد آسیب پذیر هستند اگر محل آسیب آن ها را پیدا کنند ، راحت تر می توانند آن ها را از بین ببرند .

    پ ) ساده لوحی ، حرص و طمع هر دو عامل شکست و نابودی است .

    ت ) فتنه انگیزی و سخن چینی از کشتن و قتل بدتر است ( الفتنه اَشّدمِن القتل ) .

ث)  به قدرت رسیدن ، خطر آفرین است یا نزدیک شدن به مراکز قدرت خطر آفرین است .

4 ـ گاو نماد افراد خیر خواه ، با عظمت ، سلیم النفس ، صبور و سالم امّا ساده لوح است .

     شیر ← نماد افراد مستبد و خود رأی ، دهن بین ، بی تدبیر و آسیب پذیر است .

     کلیله ← نماینده ی افراد زیرک ، خیر خواه ، قانع به وضع موجود ، مشاور است .

     دمنه ← نماینده ی افراد جاه طلب و زیرک ، فتنه انگیز ، سخن چین ، حسود ، منافق ، جسور ، اهل خطر و حریص است.

5) الف ) صفحه ی 77 ← بازرگانی بود بسیار مال و او را فرزندان در رسیدند … تا مهمل گذارد .

    ب )صفحه ی 79← چون سگ گرسنه که به استخوانی شاد شود و به پاره ای نان خشنود گردد .

    پ) صفحه ی 80 ← … چنان که فروغ آتش اگر چه فروزنده خواهد که پست سوزد ، به ارتفاع گراید .

    ت) صفحه ی 82 ← … چون خوره در دندان جای گرفت ، از درد او شفا نباشد مگر به قلع .

    ث) صفحه ی 83 ← … هم چون هم خانه ی مار و هم خوابه ی شیر است که اگر چه مار خفته و شیر نهفته باشد آخر این سر بر آرد و آن دهان بگشاید .

6) گرم شکمی : آزمندی و حرص زدن

     بر باد نشاندن : فریب دادن ، تحریک کردن ، از راه به

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: