اغراق (مبالغه، غلو) :
هنگامی است که شاعر یا نویسنده ای صفتی را در فرد یا پدیده ای برجسته کند که مطابق عرف و عادت جاری پذیرفته نیست و درعالم واقع امکان دست یابی به آن صفت وجود ندارد. مانند:
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / كز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران
مانند ابر بهار گریستن و گریه ی درد آلودی که حتا سنگ را هم به ناله وا می دارد، بیانی آمیخته به اغراق است
هر شبنمی در این ره، صد بحر آتشین است / دردا كه این معما شرح و بیان ندارد
قطره ی ناچیز شبنم را در راه عشق، صد دریای آتشین تصّور کردن بیانی اغراق آمیز است
فردوسی می گوید:
که گفتت برو دست رستم ببند / نبندد مرا دست، چرخ بلند
ز سمّ ستوران درآن پهن دشت / زمین شش شد و آسمان گشت هشت
خروش آمد از باره ی هر دو مرد / تو گفتی بدرّید دشت نبرد
بر آن گونه رفتند هر دو به رزم / تو گفتی که اندر جهان نیست بزم
شود کوه آهن چو دریای آب / اگر بشنود نام افراسیاب
اغراق، مناسب ترین ابزار برای آفریدن صحنه های حماسی است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد